» ظرفیت (Capacity)

» ظرفیت اسمی (Nameplate Capacity)

» عملکرد OEE (OEE Performance)

» فاکتور‌های OEE (OEE Factors)

» قطعات دوباره‌کاری‌شده (Rework Parts)

» قطعات کل (Total Parts)

» قطعات معیوب (Reject Parts)

» قطعات مناسب (Good Parts)

» کار استاندارد‌شده (Standardized Work)

» کارخانه دیداری (Visual Factory)

» کسری مواد (Material Shortage)

» کلاس جهانی OEE (World-Class OEE)

» کنترل کوتاه مدت (SIC: SHORT INTERVAL CONTROL)

» کیفیت OEE (OEE Quality)

» محدودیت (Constraint)

» مقدار تولید (Production Counts)

» معیوب (Defect)

» نت خودگردان (Autonomous Maintenance)

» نرخ کارکرد واقعی (Actual Run Rate)

» وقفه (Breaks)

» نت بهره‌ور فراگیر(TPM)

» نرخ کارکرد (Run Rate)

» نرخ کارکرد ایده‌آل (Ideal Run Rate)

» نواقص فرآیند (Process Defects)

» تعطیلی کارخانه (Plant Shutdown)

» تعمیرات پیشگیرانه (Preventive Maintenance)

» تغییرات (Changeover)

» توقف برنامه‌ریزی‌شده (Planned Stop)

» توقف برنامه‌ریزی‌نشده (Unplanned Stop)

» توقف کوچک (Small Stop)

» تولید ناب (Lean Manufacturing)

» تئوری محدودیت (Theory of Constraints)

» چرخه آرام (Slow Cycle)

» چرخه زمان (Cycle Time)

» چرخه زمان طراحی (Design Cycle Time)

» چرخه زمان واقعی (Actual Cycle Time)

» خرابی (Breakdowns)

» خرابی تجهیز (Equipment Failure)

» دسترس‌پذیری OEE

» راه‌اندازی و تنظیم (Setup and Adjustments)

» روش ایده‌آل (Best Practice)

» زمان بهره‌ور خالص (Fully Productive Time)

» زمان توقف (Stop Time)

» زمان تولید برنامه‌ریزی‌شده (Planned Production Time)

» زمان خواب (downtime)

» زمان کارکرد (Run Time)

» زمان کارکرد خالص (Net Run Time)

» زمان کل (All Time)

» سرعت کاهش‌یافته (Reduced Speed)

» شیفت کاری (Shift Time)

» ضایعات آغازین (Startup Rejects)

» ضایعات تولید (Production Rejects)

» طوفان ذهنی (Brainstorming)

» ۵s

» ۶ اتلاف بزرگ (Six Big Losses)

» ۶ سیگما (Six Sigma)

» Andon

IDA (Information, Decision, Action) »

» OEE (اثربخشی کلی تجهیزات)

» WIP

» آستانه توقف کوچک (Small Stop Threshold)

» آستانه چرخه آرام (Slow Cycle Threshold)

» آماده‌سازی (Make Ready)

» اتلاف برنامه‌ریزی (Schedule Loss)

» اتلاف تجهیز (Equipment Loss)

» اتلاف دسترس‌پذیری (Availability Loss)

» اتلاف زمان توقف (Down Time Loss)

» اتلاف سرعت (Speed Loss)

» اتلاف عملکرد (Performance Loss)

» اتلاف کیفیت (Quality Loss)

» اتلاف وقت و توقفات جزئی (Idling and Minor Stops)

» اتلاف‌های OEE

» اثبات خطا (Error Proofing)

» اقدامات متقابل (Countermeasures)

» اولین بازده موفق (First Pass Yield)

» بیشترین اتلاف‌ها (Top Losses)

» بهره‌برداری (Utilization)

» بازده کاهش‌یافته (Reduced Yield)

» بهبود متمرکز (Focused Improvement)

» تحلیل ۵ چرا

» تحلیل چرخه زمان (Cycle Time Analysis)

» تحلیل علل ریشه‌ای (Root Cause Analysis)

تعاریف

۵s

یک فرآیند ناب تولیدی که یک فضای کاری سازمان‌یافته را ایجاد می‌کند. ۵S، شامل ۵ مرحله است:

طبقه‌بندی (حذف اقلام اضافی)، مرتب‌کردن (سازماندهی اقلام باقی‌مانده)، تمیزکاری (بازرسی و رفع آلودگی محیط)، استانداردسازی (استانداردسازی اسناد برای محیط کار)، نگهداری (اجرا و بازنگری استانداردها)

۶ اتلاف بزرگ (Six Big Losses)

۶ دسته از اتلاف‌های بهره‌وری که تقریبا در تمام دنیا در فرآیند تولید دیده شده‌اند: خرابی تجهیز، راه‌اندازی و تنظیم، اتلاف وقت و توقفات کوچک، سرعت کاهش‌یافته، فرآیند معیوب و بازده کاهش‌یافته. با جستجو در ۳ فاکتور اصلی OEE، شما به ۶ اتلاف بزرگ خواهید رسید. فرآیند خود را با OEE محاسبه کنید و از طریق ردیابی ۶ اتلاف بزرگ آن را بهبود دهید.

۶ سیگما (Six Sigma)

یک برنامه سیستماتیک کیفیت که در راستای محدود کردن عیوب به ۶ انحراف از میانگین استاندارد انجام می‌شود. یکی از مهم‌ترین نقاط تمرکز ۶ سیگما، کاهش انحراف فرآیندها است. در اکثر سازمان‌ها اتلاف کیفیت، با اختلاف، کوچک‌ترین اتلاف OEE است. ممکن است به منظور متمرکز ماندن روی بهبود کیفیت، یک برنامه ۶ سیگما یا برنامه‌های مشابه آن، لازم شود.

Andon

شاخصی که در بالای خط تولید، شرایط آن را نشان می‌دهد. این شاخص اغلب از رنگ‌های سبز، زرد و قرمز برای نشان دادن وضعیت استفاده می‌کند.

IDA (Information, Decision, Action)

یکی از آسان‌ترین و موثرترین روش‌ها برای بهبود نتایج از طریق تمرکز بر ۳ فاکتوری که نتایج را حاصل می‌کنند. (اطلاعات، تصمیم، اقدام)

OEE (اثربخشی کلی تجهیزات)

چارچوب اندازه‌گیری کارایی و اثربخشی یک فرآیند، از طریق کوچک‌کردن کردن آن به ۳ جزء تشکیل دهنده (فاکتورهای OEE). OEE به دیدن و اندازه‌گیری مشکل و حل آن به شما کمک می‌کند. همچنین یک روش استاندارد‌شده برای معیار پیشرفت شما فراهم می‌آورد.

WIP

به معنی کار در حال اجرا (Work in process) است. هر قطعه نیمه‌کاره که برای فروش به مشتری آماده نیست یک WIP است.

آستانه توقف کوچک (Small Stop Threshold)

یک نقطه جداکننده است که بین یک چرخه آرام و چیزی که تحت عنوان توقف کوچک در نظر گرفته می‌شود وجود دارد. معین‌کردن یک آستانه توقف کوچک می‌تواند در تحلیل چرخه زمان به منظور تشخیص چرخه توقف کوچک استفاده شود.

آستانه چرخه آرام (Slow Cycle Threshold)

یک نقطه جداکننده می‌باشد که بین یک چرخه استاندارد و چرخه‌ای که تحت عنوان «آهسته» در نظر گرفته می‌شود (چرخه آهسته) مشخص می‌شود. معین‌کردن یک آستانه چرخه آرام می‌تواند در تحلیل چرخه زمان به منظور تشخیص چرخه‌های آرام استفاده شود.

آماده‌سازی (Make Ready)

مرحله‌ای در فرآیند تغییرات (changeover) که ماشین به طور مناسبی قبل از شروع تولید تنظیم شده است ( معمولا پس از بازرسی اولین قطعه). برنامه‌های آماده‌سازی جزء توقفات برنامه‌ریزی‌شده هستند و بر دسترس‌پذیری OEE اثر می‌گذارند.

اتلاف برنامه‌ریزی (Schedule Loss)

زمانی که کارخانه برای تولید برنامه‌ریزی نشده است. (به طور مثال تعطیلی کارخانه، نبود سفارش تولید، خرابی یا راه‌اندازی) اتلاف برنامه‌ریزی از oee استخراج می‌شود.

اتلاف تجهیز (Equipment Loss)

زمانی که کارخانه برنامه‌ریزی شده است تا کار کند، اما به علت یکی از ۶ اتلاف بزرگ OEE، به طور کامل بهره‌ور نیست.

اتلاف دسترس‌پذیری (Availability Loss)

یکی از ۳ اتلاف اصلی در OEE. دسترس‌پذیری شامل خرابی تجهیز، نصب و تنظیم تجهیز می‌شود. امتیاز ۱۰۰% برای دسترس‌پذیری به این معنی است که فرآیند، در طی زمان برنامه‌ریزی‌شده تولید، همواره در حال اجرا بوده است.

اتلاف زمان توقف (Down Time Loss)

زمان از دست رفته تولید به علت توقفات برنامه‌ریزی‌نشده. یکی از ۳ اتلاف OEE ( باعث کاهش دسترس‌پذیری OEE می‌شود). برای بهبود آن باید تمرکز ویژه‌ای کرد.

اتلاف سرعت (Speed Loss)

اتلاف زمان تولید به خاطر کارکرد پایین‌تر از حداکثر نرخ سرعت. این عبارت جایگزینی برای مفهوم سرعت کاهش‌یافته در اتلاف‌های ۶ سیگما است و در عملکرد OEE اثرگذار است.

اتلاف عملکرد (Performance Loss)

یکی از ۳ اتلاف OEE که در محاسبه «اتلاف وقت و توقفات جزئی» و «سرعت کاهش‌یافته» مورد استفاده قرار می‌گیرد. امتیاز عملکردی ۱۰۰% یعنی فرآیند در زمان فعالیت، با بیشترین سرعت ممکن کار را انجام می‌دهد.

اتلاف کیفیت (Quality Loss)

یکی از ۳ اتلاف OEE. کیفیت، یک مقیاس برای اولین بازده موفق (First Pass Yield) است و در نواقص معیوب و بازده کاهش‌یافته به حساب می‌آید. امتیاز کیفیت ۱۰۰% به این معنی است که در زمان اجرای فرآیند، تمام قطعات بدون نقص تولید می‌شوند.

اتلاف وقت و توقفات جزئی (Idling and Minor Stops)

شرایطی که در آن فرآیند تولید در حال اجرا است، اما دارای توقفات مختصری است که به خاطر کوتاه بودنشان نمی‌توان به آن‌ها خرابی تجهیز اطلاق کرد. این اتلاف‌ها معمولا تحت عنوان «توقفات کوچک» نامیده می‌شوند. اتلاف وقت و توقفات جزئی یکی از ۶ اتلاف بزرگ OEE هستند و بر عملکرد OEE اثر می‌گذارند.

اتلاف‌های OEE

۳ نوع اتلاف بهره‌وری که در ارتباط با فاکتورهای OEE هستند (اتلاف دسترس‌پذیری، اتلاف عملکردی و اتلاف کیفیت). هدف تلاش بی‌وقفه برای حذف تمام اتلاف‌های OEE است.

اثبات خطا (Error Proofing)

بهبود کیفیت OEE از طریق طراحی سیستمی که بتواند خطا را شناسایی کرده و از آسیب به فرآیندها و تجهیزات جلوگیری کند. هدف سیستم اثبات خطا، حذف نواقص فرآیند و بازده پایین است.

اقدامات متقابل (Countermeasures)

اقداماتی که برای مقابله یا کاهش یک اتلاف در تولید انجام می‌گیرد. یک اتلاف در بخش تولید می‌‌تواند از اقدامات متقابل زیادی مثل واکنش‌های سریع برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع، تعمیرات کوتاه‌مدت، و تعمیرات بلند‌مدت مبتنی بر تحلیل علل ریشه‌ای سود ببرد.

اولین بازده موفق (First Pass Yield)

ساختن یک قطعه خوب در اولین مرتبه، بدون اینکه روی آن دوباره‌کاری صورت گیرد یا اینکه اوراق شود.

بیشترین اتلاف‌ها (Top Losses)

ساخت یک گزارش قابل فهم پاره‌تو برای شناسایی سریع اتلاف‌های OEE. یک گزارش خوب بیشترین اتلاف‌ها، باید شامل همه ۶ خرابی بزرگ به همراه Reason Codes زمان‌های توقف باشد تا بتواند دید مناسبی به تیم مسئول برای اولویت‌بندی و صرف زمان در جای مناسب بدهد.

بهره‌برداری (Utilization)

درصدی از تقویم زمانی که برای امر تولید استفاده می‌شود. بهره‌برداری قسمت مهمی از TEEP می‌باشد. بهره‌برداری اتلاف‌های تولید را حساب می‌کند، اما اتلاف برنامه‌ریزی و همچنین بسته بودن کارخانه را در نظر نمی‌گیرد.

بازده کاهش‌یافته (Reduced Yield)

شرایطی که درست پس از یک خرابی، نصب یا تنظیم تجهیز، فرآیند تولید قطعات معیوب درست می‌کند (که با نام قطعات غیرقابل مصرف هم مورد خطاب قرار می‌گیرد). این اتلاف معمولا با عنوان اتلاف زمان شروع (Startup Rejects) شناخته می‌شود. بازده کاهش‌یافته یکی از ۶ اتلاف بزرگ OEE است و بر کیفیت OEE اثر می‌گذارد.

بهبود متمرکز (Focused Improvement)

یک فرآیند به شدت اثرگذار برای کاهش توقفات برنامه‌ریزی‌نشده. یک تیم میان‌وظیفه‌ای کوچک، یکی از اتلاف‌ها را انتخاب می‌کند (معمولا از گزارش بیشترین اتلاف‌ها)، و برای شناسایی علل و راه‌حل‌های بالقوه به پیاده‌سازی «تحلیل علل ریشه‌ای» و «۵ چرا؟» اقدام می‌کند. بهبود متمرکز یک تکنیک مبتنی بر تولید ناب است و گاهی تحت عنوان کایزن برق‌آسا مطرح می‌شود.

تحلیل ۵ چرا

یک فرآیند ساده که ابداع آن به ساکیچی تویودا (Sakichi Toyoda) در شرکت تویوتا موتورز برمی‌گردد. این فرآیند به منظور شناسایی دلایل ریشه‌ای یک مسئله ایجاد شد. در ابتدا مشکل را به دقت تعریف کنید و سپس تا جایی که علت اصلی مشکل فاش شود، به پرسیدن پیاپی عبارت «چرا؟» ادامه دهید.

تحلیل چرخه زمان (Cycle Time Analysis)

ابزاری که برای درک بهتر مسائل اثرگذار بر عملکرد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این تحلیل‌ها برای automate logging of Cycle Times در زمان‌های آتی مهم است.

تحلیل علل ریشه‌ای (Root Cause Analysis)

شیوه‌ای برای حل یک عدم انطباق، از طریق پیگیری یک خرابی (به عنوان آخرین حلقه زنجیره) تا علت اصلی (ریشه‌ای) آن. ابزار اساسی درک و حذف منشأ اتلاف بهره‌وری.

تعطیلی کارخانه (Plant Shutdown)

زمانی که کارخانه هیچ برنامه‌ای برای تولید ندارد. (معمولا به این خاطر که کارخانه بسته است یا هیچ شیفت کاری برنامه‌ریزی‌شده‌ای ندارد) تعطیلی کارخانه برای شاخص TEEP یک اتلاف برنامه‌ریزی (Schedule Loss) به حساب می‌آید. زمان تعطیلی کارخانه از طریق محاسبه OEE استخراج می‌شود.

تعمیرات پیشگیرانه (Preventive Maintenance)

یک فرآیند از مبحث TPM برای بهبود OEE از طریق انجام دادن فعالیت‌های نگهداری بر اساس برنامه‌ریزی زمانی (تعویض یک قطعه در زمان مشخص) یا داده‌های اتلاف (تعویض قطعه، یک هفته قبل از اینکه بر اساس سوابق گذشته، زمان خرابی آن برسد)

تغییرات (changeover)

فرآیند تولیدی که برای تولید برنامه‌ریزی شده است، اما به دلایل برنامه‌ریزی‌شده‌ای مانند نصب تجهیز، آماده‌سازی یا تنظیم متوقف است. تغییرات، جزو توقفات برنامه‌ریزی‌شده هستند و بر دسترس‌پذیری OEE اثرگذارند.

توقف برنامه‌ریزی‌شده (Planned Stop)

فرآیند تولید برای اجرا برنامه‌ریزی شده است اما این امر به علت یک اتفاق برنامه‌ریزی‌شده مثل تغییرات، راه‌اندازی یا آماده‌سازی صورت نمی‌گیرد. توقفات برنامه‌ریزی‌شده یکی از ۶ اتلاف بزرگ OEE است و بر دسترس‌پذیری OEE اثرگذار است.

توقف برنامه‌ریزی‌نشده (Unplanned Stop)

فرآیند تولید برای تولید برنامه‌ریزی شده است، اما به دلیل اتفاقی مثل خرابی تجهیز یا کمبود قطعه این امر صورت نمی‌گیرد. توقف برنامه‌ریزی‌نشده به روی دسترس‌پذیری OEE اثر می‌گذارد.

توقف کوچک (Small Stop)

یک توقف کوتاه در تولید، اما نه آنقدر طولانی که به عنوان زمان توقف شناخته شود. این عبارت جایگزینی برای مفهوم اتلاف وقت و توقفات جزئی است و در عملکرد OEE

تولید ناب (Lean Manufacturing)

یک فلسفه کیفیت که تلاش می‌کند تا مصرف منابعی که ارزشی به محصول نهایی اضافه نمی‌کند را به حداقل برساند. OEE می‌تواند به عنوان یک ابزار کلیدی و معیار برای برنامه‌های تولید ناب استفاده شوند.

تئوری محدودیت (Theory of Constraints)

یک روش‌شناسی برای بهبود بهره‌وری که توسط Eli Goldratt در پرفروش‌ترین رمانش در سال ۱۹۸۴ به اسم «هدف» ارائه داد.دکتر گلدرات اشاره کرد که هر سیستم پیچیده، من جمله فرآیندهای تولید، شامل فعالیت‌های متصل زیادی هستند که یکی از آن‌ها به عنوان محدودیت در مقابل کل سیستم به شمار می‌رود (به طور مثال محدودیت «ضعیف‌ترین اتصال در زنجیره» می‌باشد).

چرخه آرام (Slow Cycle)

چرخه زمانی که از چرخه زمان ایده‌آل بیشتر طول کشیده، اما در عین حال کوتاه‌تر از یک توقف جزئی باشد. چرخه آرام دلیلی برای سرعت کاهش‌یافته در اتلاف‌های ۶ سیگما است. این مفهوم در عملکرد OEE اثرگذار است.

چرخه زمان (Cycle Time)

زمانی که برای تولید یک واحد از یک قطعه صرف می‌شود. برعکس زمان کارکرد.

چرخه زمان ایده‌آل (Ideal Cycle Time)

حداقل زمان که به طور تئوریک برای تولید یک قطعه در نظر گرفته می‌شود، معکوس نرخ کارکرد ایده‌آل. این مفهوم برای محاسبه عملکرد OEE مورد استفاده قرار می‌گیرد. A variation of the calculation uses Ideal Run Rate instead.

چرخه زمان طراحی (Design Cycle Time)

به چرخه زمان ایده‌آل مراجعه کنید.

چرخه زمان واقعی (Actual Cycle Time)

زمان واقعی برای تولید یک قطعه. در OEE، این زمان از طریق تقسیم زمان کارکرد (run time) بر تعداد کل به دست می‌آید که در محاسبه شاخص OEE مورد استفاده قرار می‌گیرد. اختلاف این محاسبه از زمان اجرای واقعی (actual run rate) استفاده می‌کند.

خرابی (Breakdowns)

نوعی از توقفات برنامه‌ریزی‌نشده که موجب از دست رفتن زمان به علت توقف تجهیز می‌شود (یکی از ۶ اتلاف بزرگ). خرابی‌ها نوعی از توقفات برنامه‌ریزی‌نشده هستند و به روی دسترس‌پذیری OEE اثرگذار هستند.

خرابی تجهیز (Equipment Failure)

سیستم تولید برای فعالیت برنامه‌ریزی شده است، اما به علت حادثه‌ای برنامه‌ریزی‌نشده مانند خرابی یک تجهیز، این کار صورت نمی‌گیرد. خرابی تجهیز یکی از ۶ اتلاف بزرگ OEE است و به روی دسترس‌پذیری OEE تاثیر می‌گذارد.

دسترس‌پذیری OEE

یکی از ۳ فاکتور OEE که در اتلاف دسترس‌پذیری (هر اتفاقی که تولید برنامه‌ریزی‌نشده را برای زمان قابل توجهی متوقف کند) به حساب می‌آید. این فاکتور باید در برنامه‌های OEE اندازه‌گیری شود. این کار معمولا از طریق ثبت مدت زمان توقفات برنامه‌ریزی‌شده و برنامه‌ریزی‌نشده صورت می‌گیرد.

راه‌اندازی و تنظیم (Setup and Adjustments)

فرآیند تولید برای اجرا برنامه‌ریزی شده است اما به دلیل یک اتفاق برنامه‌ریزی‌شده مانند (changeover) یا تعویض قطعه متوقف است. این اتلاف اغلب شامل (changeover) و فعالیت‌های آماده‌سازی است. راه‌اندازی تجهیز و تنظیم، یکی از ۶ اتلاف بزرگ oee است و بر دسترس‌پذیری oee اثرگذار می‌باشد.

روش ایده‌آل (Best Practice)

روش‌هایی که تحت عنوان «آخرین دستاوردها» توسط بهترین سازمان‌های هر صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرند. شرکت‌های موفق از روش‌های متفاوتی نسبت به شرکت‌های ناموفق استفاده می‌کنند.

زمان بهره‌ور خالص (Fully Productive Time)

زمان بهره‌ور واقعی که از کسر تمام اتلاف‌ها به دست می‌آید. امتیاز ۱۰۰% OEE به این معنی است که فرآیند کاملا بهره‌ور بوده و هیچکدام از اتلاف‌های دسترس‌پذیری (Availability Loss)، عملکرد (Performance Loss) و کیفیت (Quality Loss) را ندارد.

زمان توقف (Stop Time)

تمام زمان‌هایی که فرآیند تولید برای اجرا برنامه‌ریزی شده است اما به دلیل توقفات برنامه‌ریزی‌نشده (مثل خرابی‌ها)، یا برنامه‌ریزی‌شده (مانند تغییرات) این امر صورت نگرفته است. زمان توقف، زمان خواب هم نامیده می‌شود.

زمان تولید برنامه‌ریزی‌شده (Planned Production Time)

کل زمانی که تجهیز باید به تولید مشغول باشد. این مفهوم از طریق کم‌کردن «اتلاف برنامه‌ریزی» از «زمان کل» به دست می‌آید. Benchmark that OEE is measured against.

زمان خواب (downtime)

تمام زمان‌هایی که فرآیند تولید باید کار کند، اما به دلیل توقفات برنامه‌ریزی‌نشده (مانند خرابی)، یا برنامه‌ریزی‌شده (مانند تغییرات) این کار صورت نمی‌گیرد. زمانی خواب، زمان توقف هم نامیده می‌شود.

زمان کارکرد (Run Time)

زمانی که فرآیند تولید برای اجرا برنامه‌ریزی شده است و این امر به درستی صورت می‌پذیرد. زمان کارکرد از طریق کم‌کردن زمان توقف از زمان تولید برنامه‌ریزی‌شده به دست می‌آید. زمان کارکرد شامل زمانی است که فرآیند، پتانسیل داشتن تجربه توقفات کوچک، سرعت کاهش‌یافته یا ساخت قطعات معیوب را داشته باشد.

زمان کارکرد خالص (Net Run Time)

زمانی که پس از کم‌کردن اتلاف برنامه‌ریزی (Schedule Loss)، اتلاف دسترس‌پذیری (Availability Loss) و اتلاف عملکرد (Performance Loss) از زمان کل (All Time) باقی می‌ماند.

زمان کل (All Time)

۲۴ ساعت شبانه روز، ۷ روز هفته، تمام زمان‌هایی که به هر دقیقه از هر شبانه‌روز مربوط است.

سرعت کاهش‌یافته (Reduced Speed)

فرآیند تولید با سرعتی کمتر از چرخه زمان ایده‌آل در حال اجرا است. این اتلاف عموما اتلاف زمان (speed loss) نامیده می‌شود. زمان کاهش‌یافته یکی از ۶ زیان بزرگ OEE است و بر عملکرد OEE اثرگذار است.

شیفت کاری (Shift Time)

زمانی است که یک شیفت برای استفاده از یک ماشین برنامه‌ریزی شده است.

ضایعات آغازین (Startup Rejects)

تولیدات معیوب در زمانی که تجهیز برای تولید آماده و تنظیم می‌شود. این عبارت جایگزینی برای مفهوم بازده کاهش‌یافته در ۶ اتلاف بزرگ است که در کیفیت OEE اثرگذار است.

ضایعات تولید (Production Rejects)

مقدار تولیدات غیرقابل مصرف که در جریان (steady-state production) تولید می‌شوند. این عبارت اصطلاح دیگری برای نواقص فرآیند به شمار می‌رود و یکی از ۶ زیان بزرگ OEE به شمار می‌رود. این مفهوم در محاسبه کیفیت OEE به شما کمک می‌کند.

طوفان ذهنی (Brainstorming)

فرآیندی برای خلق جهانی گسترده از ایده‌ها و احتمالات. طوفان ذهنی یک فرآیند حل مسئله واگرا است که درصدد ایجاد یک طیف وسیع از ایده‌ها برمی‌آید. این ایده‌ها در مرحله بعدی از طریق فرآیند «کشف علل ریشه‌ای» می‌توانند مورد پایش و بازنگری قرار بگیرند.

ظرفیت (Capacity)

حداکثر میزان تولید در دسترس، در شرایطی که تجهیز کاملا بهره‌ور باشد. (کارکرد در امتیاز ۱۰۰% OEE)، در بازه زمان کل (۲۴/۷)

ظرفیت اسمی (Nameplate Capacity)

ظرفیت طراحی‌شده برای یک ماشین یا فرآیند که برای نشان دادن «چرخه زمان ایده‌آل» یا «نرخ کارکرد ایده‌آل» استفاده می‌شود.

عملکرد OEE (OEE Performance)

یکی از ۳ فاکتور OEE که در محاسبه اتلاف عملکردی به حساب می‌آید (فاکتورهایی که باعث می‌شوند فرآیند کمتر از حداکثر سرعت ممکن، در زمان انجام کار عمل کنند). این فاکتور باید در برنامه OEE از طریق مقایسه چرخه زمان واقعی (Actual Cycle Time ) یا نرخ کارکرد واقعی (Actual Run Rate ) و چرخه زمان ایده‌آل (Ideal Cycle Time ) یا نرخ کارکرد ایده‌آل (Ideal Run Rate) مورد محاسبه قرار گیرند.

فاکتورهای OEE(OEE Factors)

۳ عنصر تشکیل‌دهنده OEE (دسترس‌پذیری، عملکرد و کیفیت). اغلب، تمرکز کردن به روی هرکدام از این فاکتورها، مهم‌تر از پرداختن به خود OEE به عنوان یک فاکتور تلفیقی است.

قطعات دوباره‌کاری‌شده (Rework Parts)

قطعات معیوبی که قابلیت دوباره‌کاری و فروش به مشتری را دارند. قطعات دوباره‌کاری‌شده، چون در بار اول نبودند، در محاسبات OEE تاثیر نمی‌گذارند. OEE تفاوتی بین قطعاتی که قابلیت دوباره‌کاری دارند و قطعاتی که اوراق می‌شوند قائل نمی‌شود.

قطعات کل (Total Parts)

تعداد کل قطعات تولید‌شده (با در نظر گرفتن قطعات معیوب). تعداد کل قطعات، به مفهوم تعداد کل ارجاع داده می‌شود و در محاسبه عملکرد و کیفیت OEE استفاده می‌شود.

قطعات معیوب (Reject Parts)

قطعات تولید‌شده‌ای که استانداردهای تولیدی را در اولین مرتبه دارا نیستند. این میزان از طریق کم‌کردن قطعات درست، از تمام قطعات محاسبه می‌شود. در بحث ۶ زیان بزرگ، قطعات معیوبی که هم در جریان (steady-state production) (فرآیند معیوب) و هم در زمان شروع به کار، پس از یک توقف (بازده کاهش‌یافته) تولید شده باشند، به حساب خواهند آمد.

قطعات مناسب (Good Parts)

قطعات تولیدی که استانداردهای تولیدی را (بدون دوباره‌کاری) دارا هستند. تعداد قطعات مناسب در محاسبه کیفیت OEE مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کار استاندارد‌شده (Standardized Work)

مستندسازی عملیات دستگاه‌‌های مهم و فعالیت‌های رهبری برای اطمینان از اینکه همواره بهترین تصمیمات انتخاب و برای اجرا پیگیری می‌شود. این فوق‌العاده مهم است که مستندات یک کار استاندارد‌شده، به عنوان اسنادی زنده و جاری در نظر گرفته شوند که همزمان به بهبود‌های انجام‌ضده، به طور پیوسته به‌روز شوند.

کارخانه دیداری (Visual Factory)

یک مفهوم برای کاهش زمان هدر رفته به خاطر ارتباطات کارگران، از طریق استفاده از شاخص‌های همزمان مثل نشانه‌ها، چارت‌ها و تابلوهای اعلان است. شاخص‌های Andon اغلب ابزار مهمی در کارخانه‌های دیداری است.

کسری مواد (Material Shortage)

فرآیند تولید برای کار برنامه‌ریزی شده است ولی به علت کمبود برنامه‌ریزی‌نشده قطعه متوقف مانده است. کسری مواد جزء توقفات برنامه‌ریزی‌نشده هستند و بر دسترس‌پذیری OEE اثرگذار هستند.

کلاس جهانی OEE (World-Class OEE)

دسترس‌پذیری ۹۰%

عملکرد ۹۵%

کیفیت ۹۹%

OEE 85%

کنترل کوتاه مدت (SIC: SHORT INTERVAL CONTROL)

یک فرآیند در محدوده کارخانه که هدف حداکثر کردن مقدار oee از طریق مشارکت دادن اپراتورها و ناظران است. این کار با استفاده از فرصت‌های کوچکی است که برای بهبود کار در زمان شیفت کاری به دست می‌آید. SIC از داده‌های ۶ اتلاف بزرگ استفاده می‌کند تا تیم‌ها را برای انجام اقدامات اصلاحی پیش‌رو مجهز کند.

کیفیت OEE (OEE Quality)

یکی از ۳ فاکتور OEE که در محاسبه اتلاف کیفیت استفاده می‌شود (قطعاتی که استانداردهای موردنیاز را دارا نیستند). این فاکتور باید در برنامه‌های OEE از طریق پیگیری قطعات معیوب محاسبه شوند.

محدودیت (Constraint)

مرحله‌ای از فرآیند تولید که حکم انتهای قیف را برای تمام فرآیند دارد. OEE همواره باید تحت محدودیت اندازه‌گیری شود، چرا که این زمان‌گیر‌ترین مرحله در فرآیند است.

مقدار تولید (Production Counts)

قطعاتی که در جریان (steady-state production) تولید می‌شوند.

معیوب (Defect)

هر قطعه‌ای که از ابتدا دارای نقص است. روی قطعات معیوب ممکن است دوباره‌کاری صورت گیرد یا اینکه اوراق شوند. هر قطعه معیوب، برای کیفیت OEE زیان به شمار می‌رود.

نت خودگردان (Autonomous Maintenance)

یک فرآیند در مبحث TPM (نت بهره‌ور فراگیر) که درصدد بهبود شاخص OEE در ماشین‌آلات، از طریق درگیر کردن اپراتورها در فرآیند نگهداری، بازرسی و روغن‌کاری مستمر است.

نرخ کارکرد واقعی (Actual Run Rate)

نرخ واقعی تولید در زمان اجرا. در OEE، این مقدار از طریق تقسیم تعداد کل، بر زمان کارکرد (run time) به دست می‌آید که در محاسبه OEE مورد استفاده قرار می‌گیرد. اختلاف این محاسبه از چرخه زمان واقعی استفاده می‌کند.

وقفه (Breaks)

زمان غیر بهره‌وری که در آن برنامه‌ریزی شده است تا فرآیند متوقف شود، چون کارکنان تصمیم دارند تا در خط تولید نباشند. زمان توقفات معمولا از طریق محاسبات OEE استخراج می‌شود.

نت بهره‌ور فراگیر (TPM)

یک سیستم نگهداری که تمام چرخه عمر تجهیزات را در بر می‌گیرد: طراحی، تولید، نگهداری و بهبود عملکرد. OEE یک شاخص برای تعریف اثربخشی تجهیزات در یک برنامه TPM است.

نرخ کارکرد (Run Rate)

نرخ تولید در زمانی که به طور واقعی فرآیند در حال اجراست. برعکس چرخه زمان.

نرخ کارکرد ایده‌آل (Ideal Run Rate)

حداکثر نرخ کارکردی که به طور تئوریک درنظر گرفته می‌شود. معکوس چرخه زمان ایده‌آل. برای محاسبه عملکرد OEE مورد استفاده قرار می‌گیرد. A variation of the calculation uses Ideal Cycle Time instead.

نواقص فرآیند (Process Defects)

فرآیند تولید در جریان (steady-state production) در حال تولید قطعات معیوب است (که تحت عنوان قطعات غیرقابل مصرف هم شناخته می‌شوند). در اکثر مواقع این اتلاف ضایعات تولید نامیده می‌شود. نواقص فرآیند یکی از ۶ اتلاف بزرگ OEE به شمار می‌رود و به روی کیفیت OEE اثرگذار می‌باشد.